سریال اخراج زنان مجری در رسانههای بیگانه/ آن سوی ویترین بی بی سی فارسی و ایران اینترنشنال چه میگذرد؟
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۹۴۰۱۵
اخراج مجریهای معروف شبکههای فارسیزبان بیگانه که میشود آنها را «کارگزاران ویترینی» این رسانهها نامید، پشتپردههایی قابلتامل را به تصویر میکشد.
به گزارش مشرق، تحرکات رسانههای خارجی فارسیزبان در ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱، شدت و حدت التهابات پارسال را از خود متاثر کرد. از دید بسیاری، کنشگری بیشفعال، غیرطبیعی و البته مغرضانه و پرحاشیه این دست رسانهها در جریان ناآرامیهای سال گذشته، با تحریک و تشویق معترضان به سمت اغتشاش و وارونهنمایی عملکرد پیادهنظام آشوب از طریق بهرهگیری از انواع تکنیکهای عملیات روانی، هزینههای زیادی را بر کشور و صدالبته فرایند مطالبهگری تحمیل کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
افشاگری، درز اطلاعات یا بیمبالاتی در رازداری در مورد پشتِپرده رسانههای معاند تحمل نخواهد شد، با کسانی که قواعد نوشته یا نانوشته را رعایت نکنند به طور جدی برخورد میشود و در این زمینه عنصر شهرتِ اهالی ویترین مانند «رعنا رحیمپور» و جنجالهای مربوط به آنان نیز مانعی جدی به حساب نمیآید
چالشهایی، چون کاهش سطح اعتماد مردم به رسانههای رسمی و از مرجعیت افتادنِ رسانههای داخلی، عرصه وسیعتری را برای جولان رسانههای معاند آن هم در شرایط بحرانی کشور باز کرد و این رسانهها به رغم وجود شکافهایی عمیق که از منافع متعارض دستههای اپوزیسیون خارجی ناشی میشد، دست در دست هم از این فضا بهره بردند.
با وجود همه اینها و به خصوص بعد از فرونشستن گرد و خاک ناآرامیها، همبستگی ظاهری این رسانهها دچار تزلزل شد؛ درست وقتی که ایجاد سازوکاری هماهنگ برای سواری روی موج اعتراضات را به عنوان هدف ثانویه خود انتخاب کردند.
برخی از این رسانهها که خود را سردمدار اپوزیسیون معرفی میکردند، از درون نیز دچار تشتت شدند و با برخی مجریان و برنامهسازان سرشناس که کارگزار ویترینی پیشبرد سیاستهایشان بودند، به اختلاف خوردند. اینجا بود که پرده برافتاد و اعتبار این رسانههای مدعیِ آزادی، دموکراسی، شنیدن صدای مخالف و خیلی از این ارزشهای و هنجارهای اعلانی، نزد بسیاری مخاطبان فارسیزبان مخدوش شد.
ماجرای یک زد و خورد رسانهای زیر آسمان ابری لندن؛ جنگ تاکتیکی یا زرگری؟
افشای مکالمه صوتی «رعنا رحیمپور» مجری وقت «بی بیسی فارسی» با مادرش در جریان ناآرامیهای پاییز سال گذشته و افشاگری او در مورد پشتپرده ضدایرانی و تجزیهطلبانه رسانههای بیگانه در نهایت به جدایی او از بیبی سی یه به عبارتی اخراجش از این شبکه در فروردین امسال انجامید آن هم بعد از حدود ۱۵ سال همکاری.
رحیمپور در این مکالمه از دستور کار حمایت از تجزیهطلبی و عادیسازی آن در ایران از سوی روسای شبکه «ایران اینترنشنال» پرده برداشته بود. رحیمپور در این مکالمه گفته بود که به اینترنشنالیها دستور داده شده به طور ویژه در غائله مناطق مرزی، فقط با لیدرهای احزاب تجزیهطلب مانند «کومله» گفتگو بگیرند و به آنها تریبون بدهند.
پس از افشای این فایل صوتی، نزاعهایی میان بیبی سی و ایران اینترنشنال شکل گرفت. ایران اینترنشنال در مستندی به نام «وکیل مدافع شیطان» رحیمپور را به همکاری با نهادهای امنیتی ایران متهم کرد. در بخشی از مستند گفته شده چطور است که همه خبرنگاران ایران اینترنشنال و سایر رسانههای اپوزیسیون در ایران ممنوعالمعامله هستند، اما رحیمپور چنین مشکلی ندارد؟
رحیمپور بعدها در صفحه خود اعلام کرد که به دنبال شکایت او از ایران اینترنشنال، آفکام (نهاد ناظر بر رسانهها در بریتانیا) به او اطلاع داده که این شبکه مجوز خود در لندن را تحویل داده و به آمریکا منتقل شده است. البته بعدها از سوی برخی منابع مطرح شد که سرمایهگذار سعودی در بستر تحولات جدید سیاسی و دیپلماتیک، این شبکه تلویزیونی را واگذار کرده و اکنون صهیونیستها کاملا در اتاق فرمان مستقر شدهاند.
رحیمپور به دلیل اصرار در افشای ماهیت شبکههای ضدایرانی، بعد از چند ماه تعلیق از کار، به طور کلی کنار گذاشته شد. به این ترتیب مشخص شد افشاگری، درز اطلاعات یا بیمبالاتی در رازداری در مورد پشت پرده رسانههای معاند تحمل نخواهد شد، با کسانی که قواعد نوشته یا نانوشته را رعایت نکنند به طور جدی برخورد میشود و در این زمینه عنصر شهرتِ اهالی ویترین و جنجالهای مربوط به آنان نیز مانعی جدی به حساب نمیآید.
کشو قوسهای مربوط به اخراج «سیما ثابت» مجری ایران اینترنشنال یادآور بیرون افتادن «صادق صبا» از حلقه بیبی سی فارسی در سال ۱۳۹۴ بود؛ مدیر سابق این شبکه که چند سال با حرفوحدیثهای مربوط به تعرض جنسی به مجریان مشهور دست به گریبان بود تا نهایتا راه تحریریه ایران اینترنشنال را در پیش بگیرد
با گذشت چند ماه از این جنجال و افتادن آبها از آسیاب و در حالی که برخی از نامساعد بودن اقلیم سیاسی استودیوهای ضدایرانی ایران اینترنشنال خارج از سرپناه انگلیسی خبر میدادند، اوایل مهرماه «محمود عنایت» مدیر شبکه ایران اینترنشنال در پیامی به مناسبت از سرگیری فعالیتهای این شبکه از ساختمان جدید در لندن گفت: «بریتانیا خانه آزادی بیان است. از سرگیری پخش برنامههای ما از این کشور گواهی بر این است که ما از خبررسانی مستقل و بدون سانسور به مردم ایران چشمپوشی نخواهیم کرد». این شبکه بهمنماه پارسال «تهدیدهای تروریستی» را عامل اسبابکشی از لندن به واشنگتن اعلام کرده بود.
خوب پول میگیرند اما…
شهریور امسال بود که انتشار یک پست در صفحه شخصی یکی از شاخصترین مجریهای شبکه ایران اینترنشنال، بر گمانهها در مورد روابط غیراخلاقی و غیرانسانی در این شبکه صحه گذاشت.
«سیما ثابت» یا همان «زهرا شهرکی» مجری برنامه «چشمانداز» به عنوان یکی از اصلیترین برنامههای سیاسی گفتگو محور این شبکه، در پستی با این توضیح که مجبور شده بین «کار در شرایطی خاص» و «کرامت انسانی» دومی را انتخاب کند، از استعفای خود از این تلویزیون خبر داد.
برخی افراد، فضای مسموم این شبکه و پیشنهادات غیراخلاقی برخی مدیران را دلیلی برای جدایی مجریان زن از این شبکه میدانند؛ مسالهای که فیلم منتشر شده از مکالمه چندی پیشِ «ساناز قاضیزاده» یکی دیگر از کارمندان (خبرنگار و گوینده) این شبکه هم آن را تایید میکند.
قاضیزاده در فیلم این مکالمه تصویری که در دی ماه گذشته منتشر شد، از آزار جنسی مدیران این شبکه و پیشنهادات غیراخلاقی آنان صحبت کرده و میگوید که حقوق خوبی میدهند، ولی فضای شبکه مسموم است.
با توجه به اینکه ساناز خواهر کوچکتر «فرناز قاضیزاده» مجری سرشناس بیبی سی فارسی است، برخی این افشاگری بیسابقه علیه مدیران اینترنشنال را بیارتباط به تهدیدهای ایران اینترنشنال علیه کارمندان بیبی سی نمیدانند. اظهارات قاضیزاده از این جهت نیز اهمیت داشت که از ارتباط مدیران این شبکه با گروهک تروریستی «الاحوازیه» پرده برداشت؛ گروهکی که اهداف ضدمردمی و کارنامه تروریستی آن بر کسی پوشیده نیست.
در فایلی از مکالمه صوتی سیما ثابت که بعدتر منتشر شد، او به رویکرد یکطرفه ایران اینترنشنال اذعان کرد و گفت که این شبکه به کسانی که از مواضع جمهوری اسلامی ایران حرف بزنند تریبون نمیدهد و نمیتوان فقط به کسانی تریبون داد که حرفهای ایران اینترنشنال را بزنند.
ثابت در این مکالمه اظهار داشته بسیاری از استادان دانشگاه در لندن معتقدند که نظام جمهوری اسلامی باید بماند و در شرایط کنونی این حکومت بهترین گزینه برای ایران است و هرچه اتفاقات منطقه جلو میرود این مساله بیشتر اثبات میشود.
او در این مکالمه کارکنان بیبی سی را بعضا کسانی میداند که حتی لیسانس هم ندارند و به عبارتی «همان hello, how are you را با مشکل حرف میزنند» و مخاطبان «گاهی اوقات بیبی سی را خیلی دست بالا میگیرند.»
گفتوگوی منتشر شده میان «پانتهآ مدیری» با مدیر اجرایی سابق ایران اینترنشنال درباره حمله تروریستی اهواز (شهریور ۹۷)، ابعاد جالبی از سیاستهای یک بام و دوهوای این رسانهها را برملا کرد.
در همین ارتباط، «سامان رسولپور» از دیگر مجریانی بود که اخیرا از ایران اینترنشنال حذف شد. او که به ادعای خود یکی از موسسان این شبکه و در تولید برنامههای تجزیهطلبانه به سود گروهکهای تروریستی پیشگام بود، در مردادماه درباره دلیل این تصمیم خود نوشت: امیدوارم {همکاران} بر چالشهای پیش رویشان غلبه کنند؛ چالشهایی که دستکم، من قادر نبودم بر آنها چیره شوم. به ویژه، بعد از تحولات اخیر و البته اخلافنظرهای تازه ظهور یافته بر سر نحوه ادامه کار «چشمانداز با سیما ثابت».
بعد از این قضایا، اظهارات «رضا تقی زاده» تحلیلگر سیاسی شبکههای سلطنتطلب در مصاحبه با یکی از کانالهای مرتبط با این شبکهها قابل تامل بود که با اشاره به همخانگی ثابت با رسولپور بیان داشته «اینها را ساختند و از هیچ چیز، به همه چیز رساندند، اما اینها آبرو باختند، بوقهای خودشان را از دست دادند و تشتشان از بام افتاد و رسوا شدند.»
برای بسیاری، این کشو قوسها یادآور بیرون افتادن «صادق صبا» از حلقه بیبی سی فارسی در سال ۱۳۹۴ بود؛ مدیر سابق این رسانه که چند سال با حرفوحدیثهای مربوط به تعرض جنسی به مجریانی مانند «پونه قدوسی» دست به گریبان بود تا نهایتا راه تحریریه ایران اینترنشنال را در پیش بگیرد.
استانداردهایی که نفس کارگزاران ویترینی را هم میبرد!
در میان نام مجریان جدا شده از ایران اینترنشنال در یک سال گذشته نام «نیلوفر مدیری» یا همان پانتهآ که سابقه همکاری با شبکه «من و تو» را هم دارد به چشم میخورد. دهم شهریورماه، مدیری در توییتی از جدایی خود از این شبکه خبر داد و دلیل آن را تفاوت «عقیده و اندیشه» اش با سیاستهای ایران اینترنشنال عنوان کرد.
ساعاتی پس از انتشار این توییت، سامان رسولپور اعلام کرد که جدایی مدیری از این شبکه نه به خواست خودش، بلکه به دلیل سهلانگاری این مجری و در نتیجه اخراج از سوی کارفرما صورت گرفته است.
در همین حال، گفتوگوی منتشر شده میان پانتهآ مدیری با «راب بینون» مدیر اجرایی وقت شبکه درباره حمله تروریستی اهواز (شهریور ۹۷)، ابعاد جالبی از سیاستهای یک بام و دوهوای این رسانهها را برملا کرد.
با وجود رسواییهای پیاپی در شبکههای فارسیزبان بیگانه، ضربه خوردنِ مرجعیت رسانههای داخلی و اعتماد مخاطبان، زمینه رجوع مردم به رسانههای معاند و از آن مهمتر آسیبپذیریشان از تاکتیکهای روانی آنها را ایجاد کرده است
بینون در این مکالمه در پاسخ به این مساله که بیبی سی به دلیل عدم استفاده از عبارت «اقدام تروریستی» برای اطلاق به حادثه اهواز و استفاده از عبارت «حمله خونین مرگبار» به جای آن مورد انتقاد است، سیاست ایران اینترنشنال در این زمینه را اینگونه تشریح کرد که اگر حمله مشابه در انگلیس یا آمریکا رخ دهد قطعا باید تروریستی نامیده شود، اما، چون مشروعیت حکومت ایران از نگاه ایران اینترنشنال مورد تردید است، نمیتوان از این رویه استفاده کرد!
او در پایان این قانون کلی را برای کارکنانش مطرح کرد که «در هرگونه حملهای علیه حکومت ایران یا عناصر حکومت که نظامیان یا حتی غیرنظامیان را درگیر کند، تنها یک بار گزارش، از رویداد کافی است، چون به این ترتیب مجبور نیستیم آن رویداد را بیش از یک بار نامگذاری کنیم وگرنه به نظر میآید که در حال جهتدهی یا موضعگیری هستیم.»
یک نکته درباره فارسیزبانهای خارجی و رسانههای داخلی
رخدادهای اینچنینی و رسواییهای پیاپی اگرچه اعتبار رسانههای بیگانه نزد مخاطبان فارسیزبان را به ویژه در یک سال گذشته را خدشهدار کرده است، ولی به دلیل برخی عوامل و کاستیهای داخلی، هنوز شمار قابل ملاحظهای از مردم برای کسب اطلاع از اخبار و رویدادهای مرتبط با ایران به این رسانهها مراجعه میکنند؛ از این رو انتقال مرجعیت رسانهای از داخل به خارج کشور موضوعی است که بسیاری درباره آن هشدار میدهند.
ضربه خوردنِ مرجعیت رسانههای داخلی و اعتماد مخاطبان به آنها، زمینه رجوع مردم به رسانههای معاند و از آن مهمتر آسیبپذیریشان مقابل تاکتیکهای روانی آنها را ایجاد کرده است. این مساله از ضرورت توجه رسانههای داخلی و سیاستگذاران رسانهای به خبررسانی دقیق، شفاف و سریع و اعتمادسازی نزد مخاطبان فارسیزبان حکایت دارد؛ مسالهای که سالها است دلسوزان مردم و نظام در مورد آن به ویژه به بزرگترین و جامعترین رسانه کشور یعنی صدا و سیما هشدار میدهند.
منبع: ایرنامنبع: مشرق
کلیدواژه: تحلیل روز قیمت ایران اینترنشنال بریتانیا پانته آ مدیری انگلیس رعنا رحیم پور حمله تروریستی اهواز سیما ثابت بی بی سی ایران اینترنشنال آمریکا کومله بی بی سی فارسی رعنا رحیم پور الاحوازیه واشنگتن صادق صبا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ایران اینترنشنال رسانه های داخلی رسانه های معاند بی بی سی فارسی رسانه ها فارسی زبان ناآرامی ها قاضی زاده سیما ثابت سال گذشته منتشر شد رحیم پور پشت پرده شبکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۹۴۰۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«برمودا» همه رازها را افشا میکند حتی راز آقای مجری!
روزهایی که حرف از پناهندگی کامران نجفزاده به گوش میرسید پای گمانهزنیهای رسانهای برنامهای تلویزیونی با اجرای او به میان آمد. حالا او در «به وقت پیدا شدن» راز سر به مُهر خود را نیز افشا کرد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «برمودا» با شعار به وقت پیدا شدن از آخرین روز دیماه سر از شبکه نسیم درآورد. شاید برای کسانی که همواره این نکته را در فضایمجازی مطرح میکردند «کامران نجفزاده» در آمریکا پناهنده شده، حضور او روی آنتن شبکه نسیم با یک برنامه گفتوگومحور تعجببرانگیز بود.
اما این لازمه «برموداست» که پرده از راز مگوی شخصیتها برمیدارد. از خود مجری شروع کرد که دیگر نیاز نبود نجفزاده بگوید این همه خبر و جوّسازی رسانهای بود؛ مثلاً من هیچوقت به فکرِ مهاجرت از ایران نبودم چه برسد به پناهندگی!
شاید نکته جالب این برنامه همین صراحتها باشد که میهمانان دیگر پاسخهای تکراری ندهند به سؤالاتی که شاید گهگاه در برخی برنامهها شنیده باشیم. اینجا همه از چیزهایی میگویند که تاکنون نگفتهاند. جذابیت برنامه هم در همینجاست. شاید به همین دلیل باشد این برنامه رقیب «مهمانی» ایرج طهماسب است.
سریالهای جدید تلویزیون/ از بدل و آقای قاضی تا هشتپا و رویانشاید میتوان به این نکته اشاره کرد که تغییر مسیر کامران نجفزاده از خبرنگاری به سمت اجرای یک برنامه تاکشو تصمیم درستی بوده است. اگرچه برخی در همان ابتدا میگفتند ایکاش نجفزاده با یک تاکشوی هاردتاک یا به عبارتی یک برنامه گفتوگومحور صرفاً سیاسی و اجتماعی با سؤالات چالشی به تلویزیون برمیگشت.
مخاطب با شنیدن نامِ «برمودا» و اجرای نجفزاده ابتدا تصور میکرد، میهمانان با چالشهایی که مجری و تیم برنامه ایجاد می کنند، غرق و قربانی میشوند، به ویژه در دورهای که در برخی برنامهها، جنجال و مچ گیری بر اصل گفتوگو ارجحیت دارد.
اما تجربه «برمودا» این نکته را نشان میدهد مخاطب امروز به برنامههای گفتوگومحور سرگرمکننده نیاز دارد. یعنی میتوان برنامهای سیاسی و اجتماعی طراحی کرد و میهمانانی هم داشت اما هم چالش در آن برنامه ایجاد شود و هم فضایِ سرگرمکنندهای برای مخاطب به ارمغان آورد. با پخش برنامه، مخاطبان دریافتند که میهمانان، فرصت بیان حرفها و نظرات مختلفی دارند و مهمتر اینکه تحلیل اشتباه دیگران درباره خود را نیز اصلاح میکنند.
چنین اتفاقی در قالب سؤالات مجری و گروه نویسندگان رخ میدهد و آنها مسیر مصاحبه را طوری طراحی میکنند که بخش زیادی از پرسشها رفتار، گفتار و طرز تفکر میهمان را نشانه میرود. با این حساب «برمودا» بیش از آن که در پی چالش باشد، زمینهای مناسب را برای «گفتوگوی با احترام» فراهم میکند.
پرسیدن سوالات خندهدار یا به اصطلاح فان توسط مجری از میهمانان در زمان انجام مصاحبه و چاپ صفحه اول روزنامه با عکس و تیتر میهمان در پایان برنامه، سبب شده است تا مخاطبان عام شبکه نسیم، تا پایان برمودا را دنبال کنند.
دعوت از چهرههای مختلف سیاسی، ورزشی، هنری و غیره با هر گرایش و عقیدهای، یکی دیگر از امتیازهای برنامه برمودا است؛ برنامه برمودا در زمانهای مختلف از گرایشهای مختلف میهمان دعوت میکند تا مخاطب تنوع در برنامهسازی و محدود نبودن آن را حس کند.
ناگفته نماند پیشینه مطبوعاتی و ژورنالیستی کامران نجفزاده نیز به کمک برنامه برمودا آمده و سبب شده است، مخاطب گفتوگوهای متفاوتی را ببیند که خبری از سوالات تکراری و کلیشهای نیست.
کامران نجفزاده که با گزارش هایی در بخش خبری 20:30 شبکه دوم سیما، نامی برای خود دست و پا کرد و سپس به عنوان خبرنگار صدا و سیما به آمریکا اعزام شد، با همان بیان و ارائه ژورنالیستی و ایهامها و استعارههای فراوان، میهمان را پای گفتوگو مینشاند.
مجموعه این عوامل سبب شده است، تا برنامه برمودا یکی از برنامه های موفق صدا وسیما در این ایام لقب بگیرد.
اگرچه برخی در این میان شاید به انتقاد از این برنامه، آن را یک برنامه تقلیدی از نوع خارجی و به نوعی مشابهسازی فرض کنند اما همین که تولیدکنندگان چنین برنامهای جرأت کردهاند که برنامهای با حال و هوای جدید و نه صرفاً چالشی بلکه یک برنامه گفتوگومحور صادقانه و بدون پرده را با شخصیتها و میهمانان برنامه تولید کنند خود جای قدردانی دارد.
چرا که یک بدعت و نوآوری در نوع برنامهسازی در صداوسیما به شمار میرود که در کمتر برنامه تلویزیونی گفتوگومحور تاکنون شاهد آن بودهایم و درواقع از این منظر قابل تأمل و تفکر است. اگرچه در فواصل برنامه کامران نجفزاده به عنوان مجری سعی می کند که با میهمان برنامه و با اطلاعاتی که از وی دارد او را غافلگیر کند.
نگاهی به برنامه رمضانی شبکه افق با کارشناس «وقت سحر»اما صحبتهای بدون پرده و کمحاشیه باعث میشود که میهمان برنامه خودرا غریبه حس نکند و به راحتی وارد یک گفتوگوی صمیمی شود و حتی در برخی موارد حرفهای ناگفتهای را هم بر زبان میآورد که برای مخاطب تازگی دارد. شاید در کنار مجری و ویترین اصلی برنامه، اگر کسی «برمودا» را ببیند و نگاهی به تیتراژ بیندازد، نامهای آشنایی چون محمدرضا شهیدیفر و محسن نجفیسولاری به چشم میخورد که به نظر میرسد قطعاً نقش مهمی داشتند.
لازم است تلویزیون در عصر کنونی به جایِ دعوت از میهمانان تکراری و طراحی پرسش و پاسخهای تکراری و کلیشهای، با خلاقیت و نوآوری به فکرِ ساخت برنامههایی برود که سرگرمکننده باشند. حتی اگر قرار است گفتوگومحور و چالشی باشند.
در میانِ این همه رئالیتیشو که معلوم نیست چرا آنقدر زیادهستند، میتوان برنامههای گفتوگومحور اندیشهای درست و عمیق مثلِ کار جدید رضا درستکار در شبکه نمایشخانگی که ایام ماه رمضان و پس از آن بازدیدکنندههای بسیاری دارد، طراحی کرد.
یا «برمودا» کامران نجفزاده توانست در این فضا خوب دیده شود. حتی مسابقهها و برنامههای دیگری طراحی شوند که همه یک دفعه به شکل مافیا درنیایند و یا پدرخواندههایی که یک به یک با رنگ و لعاب میآیند و میروند و اتفاقی هم برای آنها نمیافتد.
امروز مخاطب حتماً بیننده برنامههایی میشود که خلاقیت و نوآوری را در آنها ببیند نه اینکه شاهد و ناظر برنامههایی باشد که علاوه بر کپی و تقلید پررنگ، همهچیز را چند سال قبل در برنامهای دیگر دیده باشد. حتماً «خندوانه» و «دورهمی» و امثالهم بدون استفاده از خلاقیت و نوآوری دیده نمیشوند همچنان که مهران مدیری برای بازگشت با یک برنامه سراغِ اتفاقی جدید به نام «اسکار» رفت.
انتهای پیام/